پارسا جان و آريساپارسا جان و آريسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

دوقلوهاي مهربون

تولد یک سالگیتون مبارک

فرشته های زندگی من تولدتون مبارررررررررک باز هم از خدای مهربونم بی نهایت سپاسگزارم که این دوتا فرشته ی پاک و معصوم را به من و پیمان عزیزم هدیه داد و در این یک سال رحمت بیکرانش را از ما دریغ نکرد , همیشه و همه جا همراهم بود و کمکم کرد , مراقبت از دوتا بچه با هم , به تنهایی و بدون هیچ تجربه ی قبلی خیلی سخت بود هرچند خانواده هامون تا جایی که میتونستن باهامون همراهی کردن اما بیشتر اوقات تنها بودم و تمام کارها به دوش خودم بود . چندروز پیش جمله ای خوندم که عجیب روی من تاثیر داشت  :  "" همه را صدا زدم جز خدا   هیچکس جوابم را نداد جز خدا "" خدایا هزاران مرتبه تو را شکر میگوییم که نعمت بزرگ سلامتی را به ما عطافرمودی ....
30 خرداد 1391

تاتی نبااااااااتی

پارسای عزیزم امروز چهارقدم برداشتی و با راه رفتن قشنگت کلی ذوق کردم و تشویقت کردم و خودت هم مینشستی و برای خودت دست میزدی , آریسا هم با اون چشمای گردش متحیر شده بود  . قربون راه رفتنت بررررم عزیز دلم . وقتی دستت را میگیرم خودت میگی "تا تا تی تی تاتا تی تی " ای خدااااااااااااا شکرت .  آریسای گلم  تو هم خییییییلی با خودت حرف میزنی از الف تا ی همه ی حروف را به زبونت میاری اما فقط خودت می فهمیی چی میگی  . عصرها میبرمتون پارک و شما عاشق تاب بازی هستید ؛ دیشب با بابا پیمان رفتیم براتون تاب خریدیم . مبارکتون باشه دسته گلای مامان ادامه مطلب هم داریییییییییم بازی در اتاقتون : جایگاه اختصاصی ...
10 خرداد 1391

یازده ماهگی

فرشته های آسمونم سلام ، یازده ماهگیتون مبارک این روزها واقعا انرژی زیادی میبرین و ماشالا خیلی شیطون شدین . صبح ها به محض اینکه چشماتونو باز میکردین،میرفتین اطراف تلویزیون که پر از سیم برق بود و خیلی خطر داشت، به همین دلیل من و بابا پیمان مجبور شدیم تلویزیون را بذاریم روی میزناهارخوری و کلا دکوراسیون خونه را عوض کردیم بطوریکه تمام راههای خطرناک بسته شد اماااااااااااااااااااااااااا.........هردوتون جدیدا بدون کمک می ایستید و به زودی راه خواهید افتاد .....موندم اون موقع چکار کنم ؟؟؟ هنوز راه نیفتادین و  همه چیز را کنار میزنید و به مناطق ممنوعه توی خونه راه پیدا میکنید ، وای به وقتی که بتونید راحت و بی دردسر از موانع ع...
2 خرداد 1391
1